ما نوشتیم و گریستیم
ما نوشتیم و گریستیم
ما خنده کنان به رقص بر خاستیم
ما نعره زنان از سر جان گذشتیم...
کسی را پروای ما نبود.
در دور دست مردی را به دار آویختند:
کسی به تماشا سر بر نداشت.
ما نشستیم و گریستیم.
ما با فریادی
از قالب خود بر آمدیم...
نظرات شما عزیزان:
†ɢα'§ : از نفرتی لبریز, ما نوشتیم و گریستیم, با آینه,
| ϰ-†нêmê§ |
به سراغ من اگر مي آييد، نرم و آهسته بياييد ؛ مبادا که ترک بردارد چيني نازک تنهايي من.
Friends
✘قالبـــــ ــهایـــــ ایـ ـکـ ـسـ ـــ✘
پسـر یـخـی
سه واحد حرف...
یکی بود...یکی نبود...
انتخاب
هفت سنگ
داستان های جذاب و خواندن
نگاه بارانی
پروژه نرم افزاری
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی
Årchive Daily Categories
تير 1394
آذر 1393
مرداد 1393
خرداد 1393
بهمن 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهريور 1392
مرداد 1392
تير 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
حواله یوان به چین
خرید از علی اکسپرس
دزدگیر دوچرخه
الوقلیون
دست نوشته
احمد شاملو
شریعتی